با نگاهی مختصر به زوجهای اطرافمان، میتوانیم سریع به این نتیجه برسیم که معمولا آقایان با خانمهایی جوانتر از خودشان و خانمها به آقایانی مسنتر از خودشان وارد رابطه عاطفی میشوند و ازدواج میکنند.
این قوانین و سنتهای اختلاف سنی در ازدواج، جایی ثبت نشده، در قانون یا شرع منع نشده یا کاری اشتباه قلمداد نشده است؛ اما به نظر میرسد به عنوان یک قانون نانوشته، زیر پوست جامعه جریان دارد و اکثرا خود را موظف به رعایت آن میدانند. اما بهتر بدانید قبل از هر چیزی پرسیدن سوالات قبل از ازدواج هم از خودتان هم از شریک زندگیتان به درست انتخاب کردن شریک زندگیتان کمک بزرگی می کند .
از طرفی هم به تازگی عبارتی در جامعه دست به دست میشود و اعتقاد دارد که «سن فقط یک عدد است». نباید فقط بر اساس سن، شریک عاطفی خود را انتخاب کنید و سن او و اختلاف سنی بینتان را ملاک اصلی برای رابطه عاطفی و ازدواج بدانید.
بالاخره کدام اعتقاد درست است؟ تحقیقات روانشناسی کدام مورد را تایید میکنند؟ باید سن را ملاک قرار بدهیم یا نه؟ در این یادداشت سعی میکنیم که به صورت مختصر، به مسئله اختلاف سن در ازدواج بپردازیم و این سوالات را پاسخ بدهیم.
چرا در اکثر ازدواجها و روابط عاطفی، آقا از خانم بزرگتر است؟
این قانون نانوشته، فقط مربوط به ایران نیست، بلکه مربوط به گذشته دور انسانهاست. این اصل، ریشهای تحولی دارد. ریشه تحولی یعنی در ابتدای بشریت، تولید مثل و حفظ امنیت و بقا برای انسانها مهمترین مسئله بوده است؛ بنابراین آنها به نحوی شریک عاطفی خود را انتخاب میکردند که به این دو هدف مهم برسند.
طبق این اصل، زنان تمایل دارند که با مردان مسنتر از خودشان وارد رابطه عاطفی شوند، چراکه مردان مسنتر، به احتمال زیاد تری قابل اتکا هستند. آنها از دوران پر از چالش نوجوانی و ابتدای جوانی گذر کردهاند، به جایگاهی نسبتا با ثبات در جامعه رسیدهاند، شغل مناسبی دارند، درآمد خوبی دارند و به احتمال زیادتری میتوانند یک خانواده را مدیریت و تامین کنند.
از طرفی، مردان هم تمایل دارند که با زنان جوانتر از خودشان وارد رابطه صمیمانه شوند یا ازدواج کنند. چون خانمهای جوانتر، با احتمال بیشتری میتوانند باردار شوند و احتمال وجود مشکل در جنین آنها، کمتر است. و معمولا در ازدواج های سنتی در ایران به مسئله اختلاف سنی و کوچتر بودن زنان بیشتر توجه میشود هر چند که چون از گذشته های خیلی دور این مسئله رعایت می شده به ازدواج مدرن هم کشیده شده .
از آنجایی که این اصل، بسیار قدیمی است، تقریبا میان تمام فرهنگها و جوامع رایج است و به آسانی کمرنگ نمیشود. امروزه، بسیاری از زوجهای جوان در کشورها، مذهبها و فرهنگهای متفاوت، برخلاف این اصل عمل کردهاند. با وجود این، به نظر میرسد که همچنان این اصل، پررنگ و به قدرت خود باقی است.
میانگین تفاوت سنی بین زوجها چقدر است؟
بر اساس یک تحقیق کلاسیک و معتبر در روانشناسی، که توسط دیوید باس (David Buss) در سال ۱۹۸۰ روی نمونههایی از ۳۷ فرهنگ مختلف اجرا کرد، میانگین اختلاف سنی میان زوجها، حدود ۳ سال در نظر گرفته شد و در این بررسی، آقایان معمولا از خانمها مسنتر بودند. این تحقیق، همچنان به عنوان منبعی معتبر شناخته میشود و تحقیقات جدید هم نشان دادهاند که نتایج باس، همچنان معتبر و قابل استناد است.
در سرشماری جمعیت آمریکا در سال ۲۰۱۷، تفاوت سنی زوجهایی که با یکدیگر ازدواج کرده بودند، بررسی شد. طبق این سرشماری، نزدیک به ۴۰ درصد زوجها، یک سال تفاوت سنی داشتند (خانم بزرگتر یا آقا بزرگتر). در ۱۹.۵ درصد ازدواجها، مردان ۲ الی سه سال از همسرانشان بزرگتر بودند. در ۱۳ درصد ازدواجها، آقایان ۴ الی پنج سال و در ۱۱ درصد ازدواجها، آقایان ۶ الی ۹ سال از خانمها بزرگتر بودند. در حدود ۷ درصد از ازدواجها نیز خانمها ۲ الی ۳ سال از همسران خود بزرگتر بودند.
در سرشماری انجام شده توسط نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ در ایران، به طور کلی مشخص شد که در ازدواجهای ایرانی، معمولا آقایان از خانمها مسنتر هستد و اختلاف سنی حداکثر ۴ سال به صورت عرف جا افتاده است.
در مجموع، با توجه به اکثر تحقیقات انجام شده در ایران و سایر کشورهای جهان، میتوانیم به این نتیجه برسیم که همچنان در اکثر موارد، آقایان از همسران خود بزرگتر هستند و اختلاف سنی میانگین در ازدواج، ۳-۴ سال است.
با افزایش سن طرفین، میانگین تفاوت سنی چه تغییری میکند؟
تحقیقات نشان میدهند تمایلات خانمها، در گذر زمان تقریبا ثابت میمانند، آنها بیشتر علاقه دارند که شریک عاطفیشان، هم سن خودشان یا چندسال بزرگتر یا کوچکتر از خودشان باشند.
اما در مردان، با افزایش سن، این تمایلات تغییر میکنند. به این شکل که مردان در سن ۴۰، ۵۰ و ۶۰ سالگی، تمایل دارند که با خانمهایی که در اوائل یا اواخر ۲۰ سالگی هستند، وارد رابطه عاطفی شوند و ازدواج کنند.
از طرفی، اختلاف سن در ازدواج در زوجهای مسنتر، برای مثال کسانی که در اواخر دهه ۳۰ یا ۴۰، ۵۰، ۶۰ زندگیشان هستند، با نظرات منفی و مخالفتهای کمتری مواجه میشوند. همچنین زوجهای مسنتری که با هم اختلاف سنی زیادی دارند، با احتمال کمتری درگیر ناسازگاریها و تفاوتهای فردی میشوند؛ چون در مراحل مشابهی از زندگی خود هستند.
سن ایدهآل شریک عاطفی من چقدر است؟ بررسی قانون ۷
ممکن است با جستوجوی این سوال، به قانون ۷ برسید. طبق این قانون، حداقل و حداکثر سن شریک عاطفی شما که توسط جامعه مورد قبول است، از دو طریق محاسبه میشود:
حداقل سن: سن خودتان تقسیم بر ۲، حاصل به علاوه ۷.
حداکثر سن: سن خودتان منهای ۷، حاصل ضربدر ۲.
اما این قانون، با یافتههای علمی روانشناسی سازگار نیست. سن ایدهآل شریک عاطفی شما، به متغییرهای زیادی بستگی دارد و اینکه جامعه و خانواده شما نیز چه سنی را برای شا مناسب بدانند و با چه سنی مخالف باشند نیز متغیر است.
نکته قابل توجه این است که همه ی این محاسبات زمانی درست هست که ما سن مناسبی برای ازدواج داشته باشیم . ما در مقاله ای جدا به معایب ازدواج در سن کم پرداخته ایم .
اختلاف سنی زیاد در ازدواج، میتواند چه تبعات و چه مزیتهایی به همراه داشته باشد؟
مشکلات و ویژگیهای منفی:
- قضاوتهای منفی اجتماعی به سمت این زوجها در جریان است؛ چراکه غالبا این طور فکر میکنند که کسی که سن بالاتری دارد، از شریک عاطفی یا همسر جوان خود، سواستفاده میکند (مالی، عاطفی، جنسی و…).
- فشار اجتماعی منفی از طرف خانواده، دوستان یا افراد جامعه، میتواند باعث ایجاد اختلافات و مشکل در زندگی زوجهایی با اختلاف سنی زیاد شود.
- اگر زوجین در مراحل مختلفی از زندگی باشند، ممکن است درگیر اختلافات جدی شوند. مثلا خانم ۵۰ ساله و آقای ۶۳ ساله، هردو در مرحله تقریبا یکسانی هستند، احتمالا از دنیای کار خارج شدهاند، به دنبال بچهدار شدن نیستند و … . اما خانم ۳۵ ساله و آقای ۲۰ ساله اینطور نیستند. برای یکی، کسب موفقیتهای کاری، گسترش خانواده، حفظ جایگاه اجتماعی و رسیدن به آرامش و ثبات پس از سالها تلاش مهم است. درحالیکه دیگری به دنبال تحصیل، کسب مهارتهای جدید، گسترش دایره دوستان، تفریحات جوانانه و .. است.
- اختلاف سنی زیاد در ازدواج، ممکن است سبب مشکلاتی در مسیر بچهدار شدن شود. احتمال دارد همسر مسنتر، از نظر فیزیکی نتواند صاحب فرزند شود، درگیر مشکلات یا نقصهایی شده باشد، توان جنسی خود را از دست داده باشد و … .
- یکی از مسائل قدرتبخش به رابطه عاطفی و ازدواج، دایره دوستان مشترک است. زوجین با اختلاف سنی زیاد، احتمالا دوستان خانوادگی و مشترک کمتری خواهند داشت و تفریحات مشترک زیادی ندارند.
- ممکن است با بچهدار شدن، مرحله جدیدی از مشکلات و چالشها برای زوجین با اختلاف سنی زیاد ایجاد شود. تفاوتها در سبک فرزندپروری، تفاوت در معیارهای پرورش فرزند، روشهای مختلف سازگاری با فرزند و ارتباط برقرار کردن با او میتواند از جمله این مشکلات باشد.
- اگر اهداف بلندمدت طرفین، با هم خیلی متفاوت باشد، بعد از گذشت زمان، ممکن است به تدریج مسیر متفاوتی در پیش بگیرند، ازهم دور شوند، فضاها و افراد متفاوتی را انتخاب کنند و اشتراکاتشان کمتر و کمتر شود.
مزایا و ویژگیهای مثبت:
- اختلاف سنی زیاد در ازدواج، به این معناست که احتمالا یکی از زوجین، ثبات مالی بیشتر، جایگاه اجتماعی و شغلی با ثباتتر و دغدغههای کمتری از این دست دارد. این موضوع، میتواند یک شروع مناسبتر و کمچالشتر را برای زندگی مشترک رغم بزند. درحالیکه در ازدواجهایی که زوجین همسن و سال هستند، باید تازه مسیر حرفهای خود را شروع کنند، احتمالا مدتی درگیر مسائل مالی هستند، ممکن است چندین بار شغلشان را عوض کنند و چندسال طول بکشد تا به ثباتی برسند که زوجین با اختلاف سنی زیاد، آن را از ابتدا دارند.
- از دیگر مزایا، بلوغ و رشد بالای اجتماعی و هیجانی فرد مسنتر است. یعنی او، تجربههای بیشتری در زندگی خود داشته، از چالشهای بیشتری عبور کرده است و راهکارهای متعددی برای حل مشکلات و مسائل میشناسد. او اکنون بهتر میداند که چطور هیجانات خود را مدیریت کند، چطور با هرکسی رفتار کند، چگونه مسئله را به روشهای راحتتری حل کند و … . بنابراین، هنگام برخوردن به مشکلات و چالشها در زندگی مشترک، هر دو طرف به هم نمیریزند، شروع به آزمون و خطا نمیکنند، مرتکب اشتباهات کمتری میشوند و بهتر میتوانند شرایط را مدیریت کنند.
- اختلاف سنی زیاد در ازدواج، باعث میشود دو فرد، از دو دوره مختلف با دو نقطه نظر مختلف باهم زندگی کنند. این تفاوتها، باعث میشوند بتوانند در درک مسائل به هم کمک کنند، تجارب خودشان را باهم به اشتراک بگذارند و دایره وسیعتری از اجتماعف مشکلات، ایدهها و افراد را درک کنند و بپذیرند.
- با گذر زمان، در حالیکه فرد مسنتر رابطه، بازنشسته میشود، چالشهای سلامتی و جسمانی به سراغش میآیند، دیگر توان کار کردن ندارد و انرژیاش افت میکند. در این دوره، فرد جوانتر، کنترل زندگی را به دست میگیرد، خانواده را از نظر مالی تامین میکند، انرژی اعضای خانه را بالا نگه میدارد، از دیگری مراقبت میکند و اجازه نمیدهد تعادل از بین برود.
زوجهایی با اختلاف سنی زیاد، چگونه روابطشان را مدیریت میکنند؟
اگر تا به اینجای کار، هنوز پای تصمیمتان هستید و فکر میکنید شریکی که انتخاب کردهاید، با وجود اختلاف سنی زیاد با شما، میتواند گزینهای مناسب برای ارتباط عاطفی و ازدواج باشد، میتوانید با کمک گرفتن از روشهای زیر، چالشهایتان را سادهتر پشت سر بگذارید:
شبکه حمایتی بسازید:
همانطور که گفتیم، یکی از مسائلی که زوجهایی با اختلاف سنی زیاد پشت سر میگذارند، فشارهای اجتماعی است. پس بهتر است در این مسیر، برای خودتان شبکه حمایتی اجتماعی بسازید. این شبکه، شامل دوستان و خانواده هر دوی شماست. از طریق گفتوگو، کمک گرفتن از روانشناس و مشاور، معرفی کتابهای معتبر و …، اطرافیان خود را آگاه کنید. دوستان جدیدی با شرایط مشابه خودتان پیدا کنید یا با افرادی رابطه دوستی بسازید که راحتتر پذیرای تفاوتها هستند. شبکه حمایتی قوی میتواند کمک بزرگی برای شما باشد.
شما مادر یا پدر شریک عاطفی خود نیستید:
در چنین ازدواجهایی، ممکن است فردی که سن بالاتری دارد، مانند پدر یا مادر دیگری رفتار کند. مدام از او انتقاد کند، غر بزند، از جایگاهی بالاتر به او نگه کند، برایش محدودیتها و قوانین خاصی تعیین کند، انتظار داشته باشد که همه چیز به خواست او پیش برود چون اوست که بهترمیداند چه چیزی خوب و چه چیزی بد است.
نقش والد، معلم، راهنما، رهبر یا مربی را کنار بگذارید. شما، شریک عاطفی همسرتان هستید و شریک، از شراکت میآید. پس باید با او در مراحل مختلف زندگی مشارکت کنید، همانقدر که تجاربتان را به او منتقل میکنید، از تجارب و نظرات او هم کمک بگیرید. فراموش نکنید که هر دو، سهمی برابر در زندگی مشترک خود دارید.
انتظارات و اهدافتان را شفاف کنید:
اختلاف سنی زیاد در ازدواج احتمالا به معنی آن است که هر یک از طرفین، در مرحلهای متفاوت از فرد دیگر هستند. ممکن است فرد جوان، درگیر یافتن کاری مناسب، تثبیت جایگاه خود در اجتماع، رسیدن به ترفیعهای کاری، کسب درآمد بالاتر، تحصیل، کسب مهارتهای جدید و … باشد. در حالیکه فرد مسن، به دنبال گسترش خانواده، بچهدار شدن، تفریحات خانوادگی و دوستانه، سرمایهگذاری روی مسائل جدید باشد.
بنابراین بسیار مهم است که با هم گفتوگو داشته باشید، یکدیگر را در جریان اهداف زندگیتان بگذارید، بگویید که الان چه چیزی برایتان اهمیت دارد و سعی کنید تا حد امکان، خودتان را با دیگری سازگار کنید. جوری که نه از هدفهای خودتان باز بمانید، و نه از شریک زندگیتان دور شوید.
تفاوتها را بپذیرید:
احتمال دارد که هر یک از شما، در مرحله متفاوتی از زندگیتان باشید و هر مرحله، نیازهای خاص خودش را دارد. مثلا ممکن است شما سالهاست که در حرفهتان مشغول به کار هستید و الان، برای مدتی، نیاز دارید که به سفرهای کاری طولانی مدت بروید. از طرفی شریک عاطفی و همسر شما، در حال تحصیل است، به تمرکز و محیط آرام برای مطالعه احتیاج دارد و باید شبها زود بخوابد. در چنین شرایطی، به جای ناسازگاری، میتوانید برنامههایتان را باهم هماهنگ کنید. اگر مقصد سفر شما جایی آرام و دور از شهر است، میتواند محیط مناسبی برای درس خواندن او باشد،.اگر نمیتوانید باهم به سفر بروید، میتوانید ساعتی از روز را به گفتوگوی تلفنی، تماس تصویری و .. بگذرانید، همدیگر را در جریان روزمرگیهای خود بگذارید و اجازه ندهید مسیرها و اهداف متفاوت، شما را از هم دور کند.
علایق مشترکتان را پیدا کنید:
نقاط و علایق مشترک، میتواند تاثیر اختلاف سنی زیاد در ازدواج را کمرنگ کند. پس باهم، موضوعات مشترکی که به آن علاقه دارید را پیدا کنید. برنامهای بریزید که بتوانید بخشی از زمانتان را با هم، به آن علاقه مشترک اختصاص دهید. بازی کنید، به سفر بروید، کتاب بخوانید، فیلم ببینید، آشپزی کنید، نواختن یک ساز جدید را یاد بگیرید، به کنسرت و تئاتر بروید.
فراموش نکنید که بلوغ، نسبی است:
تلاش نکنید که همسر جوانتان را آموزش دهید، از او انتظار نداشته باشید که مانند شما بییند، فکر کند، حل مسئله کند و مدیریت زندگی را به دست بگیرد. فراموش نکنید که خودتان با تجربه کردن مسائل و چالشهای زیادی به تجربه و پختگی الان رسیدهاید. پس به او هم اجازه دهید تجربه کند و در این مسیر، همراهش باشید.
برای همدیگر، زمانهای شخصی قائل شوید:
بهرحال، شما از دو دوره متفاوت هستید. ممکن است علایق، دوستان و فعالیتهایی داشته باشید که همسرتان به آنها علاقهای ندارد؛ و برعکس. پس بهتر است زمانهایی را برا خود و همسرتان در نظر بگیرید و در آن زمانها، به این سرگرمیهای غیرمشترک برسید.
آماده همه چیز باشید:
چالشهای زیادی پیش رو دارید، درست مانند تمام ازدواجهای دیگر. پس درهای گفتوگو را باز نگه دارید و از معجره صحبت کردن غافل نشوید.
جمعبندی: بالاخره سن یک عدد است یا نه؟
ببینید خودتان و کسی که مدنظر دارید، در چه مرحلهای از زندگی هستید، اطرافیانتان چقدر حمایتگرند، اهداف بلند مدت و آرزوهایی که در سر دارید چقدر به هم نزدیکند، تا چه اندازه علایق مشترک دارید، چقدر میتوانید باهم گفتوگو و مشکلاتتان را از طریق صحبت کردن حل کنید، چقدر به مشکلات و چالشهایی احتمالیتان در آینده آگاهید، آیا میخواهید بچهدار شوید؟، چه معیارهایی برای پرورش فرزندان در ذهن دارید و … .
تا جایی که میتوانید، مشکلات احتمالی را بشناسید و هوشمندانه تصمیم بگیرید. اما در عین حال، یادتان باشد که نهایتا باید خودتان را رها کنید. هیچ قطعیتی وجود ندارد. ممکن است اتفاقات غیرمنتظره زیادی برایتان رخ دهد؛ همانطور که زوجهایی که با اشتراکات و تفاهم خیلی زیاد زندگیشان را شروع کردند، فکر نمیکردند روزی به مرحله جدایی برسند و کسانی که خیلی با هم تفاوت داشتند، باور نمیکردند که زندگی رضایتبخش و طولانیمدتی را بسازند. و یادتان باشد که برای اطمینان از اینده ازدواج خود مشاوره قبل ازدواج می تواند با انجام تستها و بررسی شخصیت ، اخلاق و خواسته های دوطرف شما را به درستی راهنمایی کند.
پس فراموش نکنید که نمیتوانید ۱۰۰ درصد مطمئن باشید. شما تلاش میکنید تا با بررسی مسائل مهم، احتمال شکست را به کمترین حالت برسانید. اما این احتمال هیچوقت کامل از بین نمیرود.
شما میتوانید این مقاله را از طریق دکمه های زیر با دوستان خود به اشتراک بگذارید وسوالات و نظر خود را در قسمت دیدگاه با ما در میان بگذارید