امار طلاق و بررسی مسئله طلاق و عوامل مؤثر بر آن ازجمله موضوعاتی است که در دهههای اخیر ذهن جامعه علمی بهویژه اندیشمندان اجتماعی را بسیار به خود مشغول کرده است. میتوان گفت کمتر پدیده اجتماعی به پیچیدگی طلاق است. طلاق در ابعاد گوناگون تأثیر فزایندهای بر زندگی انسانها میگذارد. ما در این مقاله ابتدا به آمار طلاق در سال ۱۴۰۰ می پردازیم سپس دلایل طلاق و راهکارهای کاهش آن را بررسی می کنیم.
خانواده بستر تمام شئون اجتماعی و خاستگاه افرادی است که با جسم و اندیشهای سالم و پویا چرخه حیات جامعه را به گردش درآوردهاند.
خانواده نخستین نهادی است که برای پاسخگویی به نیازهای فطری بشر بهویژه نیاز به زندگی اجتماعی شکل گرفته است و نزدیکترین و عمیقترین تعامل بشر در بستر خانواده تحقق مییابد بهگونهای که هیچیک از انسانها خود را بینیاز از عضویت در این نهاد اولیه ندانسته و همواره تلاش کردهاند تا به طرق مختلف برای تحکیم پایههای این مجموعه انسانی راهکارهای مناسب و علمی ارائه کنند.
امروزه خانواده با چالشها و آسیبهایی مواجه است که یکی از مهمترین آنها طلاق و افزایش میزان آن است.
طلاق را میتوان شیوهای نهادی شده و تحت نظارت سازمانهای اجتماعی، در راه پایان دادن به پیوند زناشویی دانست. بهعبارتدیگر، طلاق خاتمه دادن به پیوند زناشویی تحت شرایط خاص، قانونی، شرعی و عرفی است که پسازآن زن و شوهر نسبت به یکدیگر حقوق و تکلیفی ندارند.
به همان میزان که طلاق در زندگی خانوادگی افزایش پیدا میکند، آثار و پیامـدهای آن نیـز هرروز بیش از گذشته حیات جامعه و سلامتی افراد جامعه را تهدید میکند. پژوهشهای متعددی نشاندهنده آثار منفی طلاق در حوزههای مختلف و بخصوص در حوزه سلامت (جسمی، روانی و اجتماعی) برای مردان و زنان مطلقه، فرزندان طلاق و حتی اجتماع است.
با توجه به آمار به دست آمده در بهار ۱۴۰۰، میزان 158992 ازدواج ثبت شده که از این میزان ۴۱۷۵۷ منجر به طلاق و جدایی شده است، و چون در حال حاضر سال جاری به اتمام نرسیده است، آمار دقیق و مقایسه ای را سازمان ثبت احوال کشور ارائه نداده است. در ادامه به مهم ترین دلایل طلاق که در مقالات و پژوهش ها ذکر شده است به طور خلاصه و با بیانی روان اشاره می کنیم.
علل مؤثر بر پیدایش و گسترش امار طلاق :
اجتماعی و فرهنگی:
در سطح اجتماعی رایجترین عامل مؤثر بر امار طلاق در مقالات مورد بررسی دخالت نابجای خانواده و اقوام ذکر شده است. دختر و پسری که سالها نزد خانواده و بستگان خود تحت کنترل و کفالت آنها به سر بردهاند اکنونکه میخواهند در نقش جدید زن و شوهر زندگی جدیدی را آغاز کنند در ابتدا همراه با وابستگی به خانواده و تأثیر و نفوذ خانواده میباشند.
اگر این وضع تا مدت طولانی ادامه یابد ضررهای ناشی از آن دوام ازدواج را تهدید میکند اینگونه وابستگیها باعث عدم استقلال زن و مرد در زندگی مشترک و تضعیف موقعیت آنها در زندگی شده منجر به بروز نابسامانیهایی در تصمیمگیریها و برنامههای زندگی گشته و عدم امنیت فکری و آرامش روحی را به دنبال داشته و سرانجام منجر به طلاق میگردد و هم چنین افزایش امار طلاق .
علاوه بر این، ازدواجهای تحمیلی را میتوان سلب حق مشروع در گزینش همسر دانست. درواقع میتوان آن را نوعی تضییع حق انتخاب در افراد دانست. والدین با تحمیل ازدواج بر فرزندان علاوه بر خسارت مادی، روحی و جسمی نیز به آنها وارد میکنند که این خود عاملی برای طلاق و جدایی زوجین است. این عامل خود میتواند زمینهساز علل دیگر افزایش امار طلاق (عدم برآورده شدن انتظارات، عدم تفاهم و…) شود. از سایر عوامل، افزایش امار طلاق در ایران می توان به موارد زیر اشاره داشت :
- مداخله اقوام و اطرافیان
- اعتیاد زن یا شوهر
- تفاوت ارزش ها و عدم تفاهم
- نبودن فرهنگ گفتگو بین خانواده ها و مشکلات ارتباطی
- ازدواج تحمیلی و سنت های غلط
- تصور مثبت از پیامدهای طلاق
- کمبود مهارت های زندگی
- برآورده نشدن انتظارات همسری
- توقعات نابجای زوجین
- نقش خانواده در امر جامعه پذیر کردن و انتقال درست ارزش ها
- تفاوت تربیتی
- زمینه های قومی
فردی و روانی:
از عوامل مؤثر دیگری که برای طلاق توسط زوجین بیان شده است بحث ویژگیهای روانی و فردی است. پژوهشهای خارجی همچون کوردک (۱۹۹۳)، بوچارد و لوزیر (۱۹۹۹) نشان دادهاند که بهطورکلی ویژگیهای شخصیتی و فردی افراد پیشبین سازگار بودن زناشویی است.
والسن نیز (۱۹۹۹) با استفاده از مدل پنج عاملی شخصیت به بحث ویژگیهای شخصیتی افراد در این امر پرداختهاند که پیشبینی کننده سازگاری یا عدم سازگاری میشود. این عوامل شامل:
- عدم مسئولیت پذیری
- میزان آشنایی با یکدیگر
- فساد اخلاقی
- روابط جنسی خارج از ازدواج
- تفاوت ویژگی شخصیتی
- عدم صداقت
- عدم مشورت در امور زندگی
- داشتن زن دیگر
- خشونت شوهر
- بیماری روانی همسر
- اختلاف تحصیلی زوجین
- اختلاف سن
اقتصادی:
بحث بیکاری، مشکلات مالی و امرارمعاش جزء عوامل و دلایل اقتصادی طلاق است. آنگاه که سخن بر سر وضع اقتصادی انسانها است باید پذیرفت که شرایط سخت معیشت بر تعادل روانی انسانها تأثیر میگذارد و در این میان واکنش انسانها در برابر پیوند خانوادگی از آن بیتأثیر نمیماند.
مکانیسم این تأثیرگذاری چنین است که افراد بیکار، میزان کمتری از تفاهم، ارتباط و نظم در روابط خانوادگی با همسر خود دارند.
دوران سخت و محرومیت اقتصادی، تعاملات مثبت زوجین را کاهش و آنان را به سمت طلاق سوق میدهد. این موضوع، بهویژه در اوایل زندگی زناشویی، که هنوز امکانات مناسب برای زندگی فراهم نیست، مصداق بیشتری دارد.
چهبسا بسیاری از رفتارهایی که زوجین( به خصوص مردان) در چنین موقعیتهایی از خود بروز میدهند، ریشه در فشار اقتصادی دارد و چون آنها امکانات و منابع لازم برای مواجهه مثبت با این فشار را ندارند، مرتکب چنین رفتارهایی میشوند. از دیگر دلایل می توان به عوامل زیر اشاره کرد:
- بیکاری و امر معاش
- وضع مالی والدین به عنوان حامیان طلاق
نهادهایی که راهکارهای کاهش طلاق را شامل می شوند:
در مرحله ی بعد، ۴ نهاد وجود دارد که بیشترین راهکارهای کاهش طلاق را شامل می شوند. این نهاد ها شامل موارد زیر می باشد:
نهاد های اجتماعی و فرهنگی:
خانواده:
- پرهیز خانوادهها از دخالت بدون آگاهی در زندگی فرزندان
- طراحی زمینههای عملی کاهش حضور و دخالت اطرافیان
- کم کردن پدرسالاری در خانواده
- توجه به سن مناسب ازدواج
- افزایش نظم درون خانواده (همگامی- همفکری و همدلی)
- در همسرگزینی علاوه بر مسائل اقتصادی، تحصیل و درآمد به ارزش های فرهنگهای یکدیگر توجه نمایند
- باید به زنان فرصت داد تا راه زندگیشان را خود انتخاب کنند و از تسلط مردان خارج شوند
- بررسی همسانی فرهنگی، اجتماعی و مذهبی و ارتقا آگاهی در این عرصه
صدا و سیما:
- ترویج فرهنگ مراجعه خانوادهها به زوج درمانی در صداوسیما
- افزایش سرمایه اجتماعی (مانند اعتماد)
نهادهای آموزشی:
- فراگیر کردن فرهنگ گفتوگو بین خانواده
- شناخت ارزشها و الگوهای طرف مقابل قبل از ازدواج
- توسعه مراکز مشاوره قبل از ازدواج و آموزش قبل از ازدواج و ترویج مراجعه به مشاوره قبل از ازدواج
- افزایش مهارت و دانش ارتباطی مردان و زنان و ارائه آموزشهای نظری و عملی به آنها بهمنظور کسب آگاهی از جنس مخالف و پرهیز از بهکارگیری کلیشههای جنسیتی
- ترسیم دقیق و کارشناسانه پیامدهای روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی طلاق بهمنظور جلوگیری از اخذ تصمیمات فوری
- تصحیح نگرشها درزمینه طلاق بهطوریکه پیامدهای آن بازگو شود
- آشنایی زوجین با اصول رفتارهای جنسی
- آموزش والدین نسبت به روحیات جوانان و نسل جوان
نهادهای اقتصادی و حمایتی:
- بیکاری جدی گرفته شود و با اصلاح ساختار اقتصادی، رونق در تولید و آموزشهای مختلف کاریابی و کارآفرینی با حمایت جدی دولت این مشکل کاهش یابد
نهاد قانونگذار و نظارتی:
- قبل از هرگونه تشکیل پرونده قانونی ملزم به استفاده از مشاوره توسط افراد متخصص شوند و سپس اجازه تشکیل پرونده به آن داده شود
- توجیه مسئولین نظام قضایی کشور بهمنظور همکاری با پژوهشگران اجتماعی تا بتوان با بررسی آنها به شناخت مشکل و ارائه راهحل آن پرداخت
کلام پایانی:
طلاق خاتمه دادن به پیوند زناشویی تحت شرایط خاص، قانونی، شرعی و عرفی است که پسازآن زن و شوهر نسبت به یکدیگر حقوق و تکلیفی ندارند.
پژوهشهای متعددی نشاندهنده آثار و عوارض منفی جسمی، روانی، اخلاقی و اجتماعی طلاق برای زنان و مردان مطلقه، فرزندان طلاق و اجتماع است. طلاق همانطور که بر جامعه آثار شوم بر جای میگذارد، تعادل انسانها را ناپایدار میسازد. طلاق باعث ازهم پاشیده شدن کانون گرم خانواده میشود و باعث کاهش همبستگی بین زن و مرد می شود.
در بحث عوامل اجتماعی مؤثر بر طلاق با توجه به تحلیلهای صورت گرفته میتوان گفت عوامل مؤثر بر طلاق متعدد است؛ اما ما در این مقاله مهمترین و مؤثرترین عوامل موجود در بحث طلاق را بررسی کردیم.
شما می توانید این مقاله را با دوستان از طریق دکمه های زیر به اشتراک بگذارید و سوالات خود را در قسمت نظرها از ما بپرسید
پایین بودن سن ازدواج می تونه یکی از دلایل طلاق باشه ؟
می تونه یکی از دلایل طلاق باشه برای مطالعه بیشتر در رابطه با این موضوع مقاله ازدواج در سن کم رو مطاله کنید