زوج درمانی

با گذشته همسرم چه کنم؟راهکارهای کنار امدن با گذشته

یکی از کلیدهای داشتن زندگی شاد و سالم این است که گذشته همسر  را درجایی که به آن تعلق دارد رها کنید. این توصیه ای است که احتمالا زیاد می شنوید، اما در عمل به سختی می توان آن را انجام داد. زمانی که یک رابطه جدید را شروع می کنید، عبور از گذشته و حرکت رو به جلو بسیار مهم است. کارشناسان می گویند:

 در حالیکه بسیار معمول است که به این موضوع فکر کنید که شریک زندگیتان قبل از شما با چه کسانی بوده یا چه گذشته ای داشته است، اما برخی موارد هم در گذشته همسر تان وجود دارد که نباید واقعا نگران آن ها باشید. 

دکتر برانسون، درمانگر و کوچ روابط، می گوید:

 به یاد داشته باشید که  امری بسیار مهم است که هر رابطه جدید شروع جدیدی داشته باشد. زمانی که افراد در ابتدا با هم ارتباط برقرار می کنند، رابطه با انتظارات و هیجانات زیاد آغاز می شود.

 اما پس از گذشت زمان، افکار مربوط به گذشته همسرتان شروع شود و اگر این افکار به صورت ناسالم ادامه پیدا کنند و مدیریت نشوند، به احتمال زیاد مشکلات زیادی در رابطه به وجود می آید.

برانسون همچنین می گوید:

همه نقص هایی در زندگی خود دارند و هیچ کس کامل نیست. 

اگرچه ممکن است خودتان نیز در گذشته تجربیات بدی داشته باشید، اما باید از این تجربیات به عنوان فرصت هایی برای رشد و پیشرفت استفاده کنید و این فرصت را نیز به همسرتان دهید تا از تجربیات و اتفاقات اشتباه گذشته خود برای رشد خود کمک بگیرد، نه اینکه از اشتباهات او به عنوان فرصتی برای قضاوت و سرزنش او استفاده کنید.

 

گذشته پارتنر اهمیت دارد

راهکار‌های کنار امدن با گذشته‌ همسر و مواردی نباید نگران آن ها باشد:

از این رو، ما در این مقاله به راهکارهایی برای کنار آمدن با گذشته همسر و مواردی که نباید نگران آن ها باشید اشاره می کنیم.

احساساتتان را مدیریت کنید:

  • تفکر وسواسی یا همان همه یا هیچ را به چالش بکشید:

 وقتی متوجه افکار مزاحم با غیر منطقی شدید، آنها را زیر سوال ببرید. به خود یادآوری کنید که بی طرف بمانید، به حقایق نگاه کنید و سو ظن های غیر منطقی را از بین ببرید.

به عنوان مثال ، فرض کنید مشکوک هستید که شریک زندگی شما نسبت به همسر سابق خود هنوز حس دارد اما هیچ مدرک واقعی وجود ندارد. از خودتان بپرسید که اگر شروع به تمرکز بر حسادت خود کنید و به بدترین ویژگی های شریک زندگی خود فکر کنید یا با وسواس به پروفایل رسانه های اجتماعی شریک سابق او نگاه کنید، آیا  این کارها منطقی هستند یا خیر؟

به خود بگویید:

“بس کن”. طبیعی است که احساس حسادت کنم اما من باید افکار و کارهایم را مدیریت کنم. نمیتوانم همسرم یا گذشته او را کنترل کنم، اما میتوانم واکنشم را کنترل کنم. او هیچ دلیلی به من نداده است که نتوانم به او اعتماد کنم.

اگر مشکوک هستید ، بهتر است به جای متقاعد کردن خود به بدترین اتفاق ها، با شریک زندگی خود صادق باشید و با او گفتگو کنید. در مقاله جلوگیری از خیانت همسر ما به این موضوع به صورت کامل پرداخته ایم .

  • از یک دوست یا خویشاوند قابل اعتماد راهنمایی بخواهید:

 احساسات خود را به یکی از عزیزانتان منتقل کنید و از او بخواهید نگاه تازه ای به اتفاقات و مسائل مطرح شده داشته باشد. آن ها میتوانند به شما کمک کنند تا بفهمید که آیا این موضوع  مربوط به درک شماست و از دیدگاه شما فقط مسئله ای حائز اهمیت است  یا واقعا دلیل موجهی برای نگرانی وجود دارد. 

به کسی که بی طرف است اعتماد کنید و به خاطر داشته باشید که هر نکته منفی که می گویید ممکن است بر نظر آن شخص در مورد شریک زندگی شما تاثیر بگذارد؛ پس نظراتتان را پیش خود نگه دارید و اجازه دهید شخص بی طرف خودش نگاهی بی طرفانه به مسائل داشته باشد.

به عنوان مثال ، فرض کنید که والدین شما در حال حاضر هنوز به شریک زندگیتان علاقه مند هستند. در این صورت صحبت کردن با آنها در مورد معایب شریک زندگی خود  میتواند نظر آنها را بدتر کند.

 اگر نتوانید گذشته همسر تان را بپذیرید و عیب های او را مدام با دیگران از جمله خانواده خود به اشتراک بگذارید در صورتیکه زمانی بتوانید با گذشته همسر تان کنار بیایید به سختی می توانید  نظر خانواده تان را عوض کنید و در این زمان بین همسر خود و خانواده تان گرفتار خواهید شد.

  • اگر مطمئن نیستید که چگونه با گذشته شریکتان کنار بیایید، به یک درمانگر مراجعه کنید:

 اگر در کنار آمدن با گذشته شریک زندگیتان یا مدیریت احساسات خود مشکل دارید، یک مشاور فردی یا زوجی میتواند بسیار کمک کننده باشد. زوج درمانگر می تواند  دیدگاه جدیدی از رابطه تان به شما ارائه دهد و در صورت لزوم ، به مسائل همه جانبه اعتماد بین شما و همسرتان رسیدگی کند. یادتان باشد که بهترین چیزی که می تواند به شما کمک کند زوج‌درمانی می باشد

نگاه همه جانبه و نه تک بعدی به گذشته آن ها:

  • به کارهایی که در گذشته انجام داده اید فکر کنید:

 خود را به جای شریک زندگی خود قرار دهید. به خود یادآوری کنید که هر کسی گذشته ای دارد و هیچ کس کامل نیست . فهرستی ذهنی از شریک های زندگی قبلی خود و  اشتباهاتی که مرتکب شده اید تهیه کنید.

تصور کنید که شریک زندگی تان از شما سوال کند که آیا نسبت به شریک زندگی سابقتان احساسی دارید یا شما را به خاطر اشتباهی که ۱۰ سال پیش مرتکب شده اید قضاوت کند. احتمالا فکر میکنید که این بی انصافی است که شما را به خاطر کارهایی که قبل از اینکه حتی یکدیگر را بشناسید قضاوت کند. 

از این رو، قضاوت همسرتان بخاطر کارهای گذشته اش ناعادلانه بوده و کمکی به توسعه و بهبود رابطه کنونی شما نمی کند.

  • به یاد داشته باشید که نمیتوانید گذشته را تغییر دهید:

 شریک زندگی شما نمیتواند گذشته خود را پاک کند، و نباید انتظار داشته باشید که کذشته همسر تان کاملا پاک باشد. هر کسی با کوله باری از گذشته وارد رابطه میشود. این به شما بستگی دارد که بفهمید آیا می توانید کوله بار شریک زندگیتان را بپذیرید یا خیر.

اگر برای کنار آمدن با گذشته همسر تان به زمان نیاز دارید، اشکالی ندارد. اما این انصاف نیست که از آنها کینه داشته باشیم یا در حین دعوا گذشته همسرتان را مدام مطرح کنیم. اگر آنها کار اشتباهی انجام داده اند و شما نمیتوانید ان را بپذیرید، بهتر است به همه چیز پایان دهید تا اینکه دائما و در طول سالیان متمادی شریک  زندگی خود را سرزش کنید.

  • شریک زندگی خود را تنها بر اساس اشتباهات گذشته او تعریف نکنید:

 در نظر بگیرید که شریک زندگی شما در حال حاضر چه کسی است و در حال حاضر چگونه با شما رفتار میکند. به دنبال الگوهای گسترده تر باشید سعی کنید دید خود را توسعه دهید و به جای بزرگ نمایی یک عمل ، همه چیز را در یک چشم انداز  وسیع و همه جانبه قرار دهید و به این فکر کنید که اگر شریک زندگیتان بر اساس یک اشتباه شما را قضاوت کند چه احساسی خواهید داشت .

تصور کنید که همسرتان مدت ها پیش به یکی از شریک های سابق زندگی اش خیانت کرده است و نسبت به این عمل بسیار پشیمان است. این لزوما به این معنی نیست که دیگر نمی توان به هیچ وجهی به آن اعتماد کرد.

در گذشته چه اهمیتی دارد

با شریک زندگی خود در مورد نگرانی های مربوط به گذشته شان صحبت کنید و با هم به آن ها رسیدگی کنید:

  • احساسات خود را با آرامش و احترام بیان کنید:

 از مطرح کردن موردی از گذشته همسر خود در میان مشاجره و تعارض خودداری کنید. وقتی هر دو آرام هستید  و روحیه خوبی دارید، از او  بخواهید صحبت کند. به او  بگویید موردی در گذشته او وجود دارد که  شما را  آزار داده است و میخواهید در مورد آن با او صادق باشید.

چیزی شبیه این بگویید:

 می توانیم با هم صحبت کنیم؟ از زمانی که به من گفتی چقدر به مهمانی های مختلف می رفتی، احساس اضطراب می کنم. من نمی خواهم مانع تفریح تو بشوم، اما این نوع سبک زندگی را من نمی پسندم. بنظرت می توانی مهمانی رفتن های زیاد را از فعالیت های خود و سبک زندگیت حذف کنی؟

  • به آن ها به طور فعال گوش دهید:

 به خاطر داشته باشید که بین توضیح و بهانه تفاوت وجود دارد. به داستان گذشته او از دیدگاه خود او گوش دهید و ابتدا سعی کنید که بی طرف به ماجرا نگاه کنید و اگر او بخاطر اشتباهاتش پشیمان بود بهتر است که بحث را ادامه ندهید و گذشته او را هر چند با اشتباه های متفاوت  بپذیرید و بر  روی زمان حال و رابطه خودتان تمرکز کنید.

برای مثال، اگر در گذشته همسر تان دچار  اعتیاد به مواد مخدر یا الکل بوده است و اکنون توضیح می دهد که چگونه اقداماتی برای مقابله با اعتیاد خود در گذشته انجام داده است، و از زمانی که با او آشنا شده اید هیچ نشانه ای از برگشت او به مواد مخدر ندیده اید؛ در این جا بهتر است به او اعتماد کنید و بپذیرید که این عمل فقط در گذشته او بوده است.

  • به طور موثر ارتباط برقرار کنید، اما بیش از حد با یکدیگر جزئیات را به اشتراک نگذارید:

 همانطور که رابطه شما عمیق تر میشود، شما و شریک زندگیتان باید احساس راحتی کنید که در برابر یکدیگر اسیب پذیر هستید. به شریک زندگی خود بگویید که صحبت کردن در مورد تجربیات،  اشتباهات و پشیمانی های گذشته بی خطر است. با هم صادق باشید، اما به خاطر داشته باشید که برای برخی موضوعات، هیچ یک از شما نیازی به اشتراک گذاشتن جزئیات کوچک ندارید.

برای مثال، گفتن مواردی که در رابطه جنسی دوست دارید و یا دوست ندارید به ایجاد صمیمیت بیشتر بینتان کمک میکند و باعث به وجود آمدن رابطه زناشویی (جنسی) سالم می شود. با این حال، هیچ یک از شما نیازی به توضیح جزئیات در مورد صمیمی بودن با شریک سابق خود را  ندارید. و نیازی نیست در این مورد 

یاد بگیرید که به شریک زندگیتان اعتماد کنید:

  • بر روی اینکه همسرتان چگونه با شما رفتار میکند تمرکز کنید:

 از خود بپرسید که آیا همسرتان دلیلی به شما داده که نتوانید به او اعتماد کنید؟ رابطه خود را منطقی ارزیابی کنید و به این فکر کنید که شریک زندگی شما از زمانیکه با هم هستید چگونه عمل کرده است. نحوه رفتار آنها با شما در زمان حال مهم تر از کاری است که ممکن است قبل از اینکه شما را بشناسد انجام داده باشد.

طبیعی است که از اعتماد کردن به کسی بترسید، به خصوص اگر در گذشته آسیب دیده باشید. بی طرف بمانید و روی حرف ها و کارهای شریک زندگی خود در زمان حال تمرکز کنید تا تمرکز بر اشتباهات او در روابط گذشته اش.

  • به حریم خصوصی همسرتان احترام بگذارید:

هرگز وسایل همسرتان را زیر و رو نکنید و سعی نکنید پیام ها یا ایمیل های او را بخوانید. به این فکر کنید که اگر انها به حریم خصوصی شما حمله کنند چه احساسی خواهید داشت . اگر دلایلی برای عدم اعتماد به آنها دارید، به جای جاسوسی، نگرانی های خود را با آنها در میان بگذارید.

اگر به جای رابطه و گفتگوی سازنده به حریم خصوصی یکدیگر تجاوز کنید، هیچ نتیجه ای به جز درگیری بیشتر و عدم اعتماد به یکدیگر در پی نخواهد داشت.

  • با همسرتان در مورد رفتارهایی که باعث میشود به او بی اعتماد شوید صحبت کنید :

یک محیط آرام برای مطرح کردن نگرانی های خود انتخاب کنید. از قبل در مورد آنچه می خواهید بگویید فکر کنید و دلایل خاصی برای عدم اعتماد به شریک زندگی خود بیاورید.

به عنوان مثال ، به انها بگویید:

“لطفا احساس نکن که به تو حمله میکنم یا تو رو به چیزی متهم میکنم. اما تو به من گفتی که در گذشته مشکلاتی با  کنترل خشم داشتی، و من متوجه شده ام که تو این اواخر زیاد از کوره در رفتی. 

آیا راهی هست که بتوانم کمک کنم؟ شاید مراجعه به روان درمانگر بتواند به تو کمک کند که خشمت را کنترل کنی. “

اگر فکر میکنید که هنوز نسبت به شریک سابق خود احساسی دارند ، بگویید :

زمانی که در مورد عالی بودن شریک سابقت یا کارهایی که با هم انجام میدادید صحبت میکنی من آزرده می شوم و احساس میکنم که  در حال مقایسه ما هستی. خوشحالم که با او رابطه خوبی داشتی، اما نگرانم که هنوز نسبت به او  حسی داشته باشی.

کلام پایانی:

با اینکه همیشه آسان نیست اما پذیرش گذشته همسر در زندگی شما بخشی از هر رابطه است. حتی اگر در مورد روابط گذشته همسر تان یا اشتباهاتی که مرتکب شده اند نگران باشید، به یاد داشته باشید که هر کس کوله باری از اتفاقات در گذشته دارد و شما نمیتوانید گذشته او را پاک کنید. 

جدا از خط قرمزهایی، مثل خیانت به همه شریک های سابق زندگی شان یا سابقه خشونت و یا اعتیاد همسر ،  به انها فرصت دوباره دهید. روی نحوه رفتار شریک زندگیتان با خود در زمان حال تمرکز کنید و روی ایجاد یک رابطه قابل اعتماد با آنها کار کنید. 

در این مقاله سعی شد که به راهکارهایی اشاره شود که به شما کمک کند تا با گذشته همسر خود کنار آمده تا بر عملکرد یا اشتباهات گذشته او تمرکز نکنید و در عوض بر رابطه جدید خود و راهکارهای تقویت آن متمرکز شوید.

شما می توانید با استفاده از دکمه های زیر این متن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و و سوالات خود را در قسمت نظر ها از ما بپرسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *