روابط عاطفی

عشق چیست ؟تفاوت دوست داشتن و عشق در چیست؟

ما زندگی خود را صرف آن می کنیم، به دنبال آن در هر کجا می گردیم و در مورد آن مدام صحبت می کنیم. معنای آن بیشتر از آن که به وضوح بشود بیان کرد، احساس می شود و علاوه بر این به آن بزرگترین و زیباترین ویژگی انسانی نیز می گویند. بله، درست حدس زدید، منظور ما عشق است. عشق جذاب و پیچیده است. به ویژه عشق رمانتیک که به نظر می رسد توضیح آن بسیار سخت تر از سایر انواع آن باشد.

اگرچه شاعران، نویسندگان و ترانه سراها می توانند بسیاری از افکار و احساسات عاشقانه‌ی ما را در قالب کلمات بیان کنند، اما عشق آنقدر غیر قابل توضیح است که برای توضیح و تعریف آن شاید به کمک علم نیاز داشته باشیم. از این گذشته، روانشناسان درمورد چگونگی و چرایی عاشق شدن افراد حرف های زیادی برای گفتن دارند.

این کلمه مجموعه ای از احساسات و رفتارهایی است که با صمیمت، اشتیاق و تعهد مشخص می شود. این شامل مراقبت از همدیگر، نزدیک هم بودن، محبت و جلب اعتماد یکدیگر می شود. عشق می تواند از نظر شدت متفاوت باشد و در طول زمان تغییر کند. این با طیفی از احساسات مثبت از جمله، شادی، هیجان، رضایت از زندگی و سرخوشی همراه است، اما همچنین می تواند منجر به احساسات منفی مانند حسادت و استرس شود.

وقتی صحبت از این موضوع به میان می آید، برخی از افراد می گویند،  یکی از مهم ترین احساسات انسان است ؛ با این حال، علیرغم اینکه یکی از رفتارهای مورد مطالعه متخصصان است، هنوز کمتر از بقیه احساسات درک شده است. به عنوان مثال، محققان درباره اینکه این یک پدیده زیستی است یا فرهنگی بحث می کنند.

به نظر میرسد که این موضوع به احتمال زیاد تحت تاثیر انگیزه های بیولوژیکی و تاثیرات فرهنگی است. در حالیکه هورمون ها و عوامل زیست شناختی مهم هستند، نحوه ابراز و تجربه کردن آن نیز تحت تاثیر تصورات شخصی ما از عشق می باشد.

تفاوت دوست داشتن و عشق

عشق تجربه ای زیست شناختی است یا فرهنگی؟

برخی از محققان معتقدند که این حس یک احساس اساسی در انسان است، درست مانند شادی یا خشم. در حالیکه برخی دیگر بر این باورند که این یک پدیده و القای فرهنگی است که تا حدودی به شرایط و انتظارات اجتماعی بستگی دارد و به وجود می آید.

تحقیقات نشان داده است که عشق رومانیتک درهمه فرهنگ ها وجود دارد، که نشان می دهد دارای یک مولفه بیولوژیکی قوی است. جست و جو و یافتن آن بخشی از طبیعت انسان است. با این حال، فرهنگ و جامعه مدنی می تواند به طور قابل توجهی بر نحوه تفکر، تجربه  و ابراز عشق رومانتیک افراد تاثیر بگذارد. 

اولین چیزی که برای ابراز عشق و حتی به وجود امدن عشق در زندگی نیاز هست ، ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف است ، اما برای این امر مقدماتی نیاز است که ما به تمامی این مقدمات در مقاله ارتباط با جنس مخالف پرداخته ایم . 

نقش مغز در عاشق شدن :

در طول عشق رومانتیک تغییرات زیادی رخ می دهد که هم زن و هم مرد آن تغییرات را تجربه می کنند. الیزابت کین، یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه جنوبی که روانشناسی بالینی و علوم رفتاری را تدریس می کند، می گوید:” اولین قدم در روند عاشق شدن، جذابیت اولیه است. ” این لحظه قدرتمندی است که با شخص دیگری ملاقات می کنیم و انرژی زیادی دریافت می کنیم و بلافاصله از تپش قلب خود آگاه می شویم.

به گفته برخی از روانشناسان مشخص شده است که مواد شیمیایی خاصی مانند اکسی توسین، فنیتیل آمین و دوپامین در تجربیات و رفتارهای انسانی که با عشق مرتبط هستند، نقش دارند. عملکرد این ناقل های عصبی ما را هوشیار، هیجان زده و مایل به برقراری ارتباط  می کند.

تفاوت دوست داشتن و عشق:

نشانه های عشق چیست؟ محققان بین احساس ” دوست داشتن” و ” عاشق بودن” تمایز قائل شده اند. به گفته روانشناس زیک روبین، عشق رومانتیک از سه مولفه تشکیل شده است:

  1. دلبستگی: نیاز به بودن با شخص دیگری و برقراری ارتباط موثر

  2. مراقبت:برای شادی و نیازهای طرف مقابل به اندازه نیازهای خود ارزش قائل شدن
  3. صمیمیت: به اشتراک گذاشتن افکار، احساسات و خواسته های خصوصی با شخص مقابل

بر اساس این دیدگاه از این موضوع، روبین دو پرسش نامه را برای اندازه گیری این متغیرها ایجاد کرد که به مقیاس و ارزیابی دوستی و عاشق بودن روبین معروف است.

روبین معتقد بود که گاهی اوقات ما مقدار زیادی حس قدرانی و تحسین شدن را تجربه می کنیم. ما از گذراندن وقت با آن شخص لذت می بریم و تمایل داریم که در کنار او باشیم. اما این لزوما، مولفه های عاشق بودن نیست. در عوض، روبین از آن به عنوان دوست داشتن یاد کرد، اما عشق را به احساسی عمیق تر و شدیدتر تشبیه کرد که در آن لزوم دلبستگی و برقراری ارتباط هایی از انواع مختلف را می توان مشاهده کرد.

تاریخچه :

اخیرا عشق موضوعی علمی شده است. به گفته زیگموند فروید، در گذشته،  این موضوع فقط به یک نویسنده خلاق نیاز داشت تا تصویری از آن به افراد بدهد. تحقیقات در این مورد از زمان اظهارات فروید به شدت رشد کرده است. اما کاوش های اولیه در مورد طبیعت و دلایل و ذات این موضوع انتقادات قابل توجهی را برانگیخت.

 در طول، دهه ۱۹۷۰،یکی از مقامات ایالات متحده آمریکا علیه محققانی که در حال مطالعه در این حوزه بودند انتقاد کرد و این کار را به عنوان هدر دادن دلارها هزینه نشان داد. علیرغم مقاومت اولیه، تحقیقات اهمیت عشق را هم در رشد کودکان و هم در سلامت بزرگسالان آشکار کرده است.

انواع عشق:

همه اشکال عشق یکسان نیستند و روانشناسان انواع مختلفی از آن را که افراد ممکن است تجربه کنند را شناسایی کرده اند، که عبارت اند از :

  • دوستی: این نوع عشق شامل دوست داشتن کسی و به اشتراک گذاشتن درجه خاصی از صمیمت است.

  • شیفتگی: این شکل از عشق ورزیدن که اغلب شامل احساسات شدید اما بدون تعهد است. اغلب در اوایل یک رابطه اتفاق می افتد و ممکن است به عشقی پایدارتر تبدیل شود.

  •  پرشور: این نوع عشق با احساسات شدید اشتیاق و جاذبه فیزیکی تعریف می شود. اغلب شامل ایده آل سازی طرف مقابل است و نیاز به حفظ نزدیکی فیزیکی دارد.

  •  دلسوز/ همراه: این شکل از عشق با اعتماد، محبت، صمیمیت و تعهد مشخص می شود.

  •  یکطرفه: این شکل از عشق زمانی اتفاق می افتد که فردی به فرد دیگر عشق می ورزد اما احساس مشابهی از نظر میزان و شدت آن و یا به طور کل هیچ احساسی دریافت نمی کند.

 شفیق و همراه  در مقابل پرشور:

عشق مشفقانه با احترام متقابل، دلبستگی، محبت و اعتماد مشخص می شود. ای نوع معمولا شامل  احساس درک متقابل و احترام مشترک نسبت به یکدیگر می شود. اما عشق پرشور با احساسات شدید، کشش جنسی، اضطراب و محبت تعریف می شود. وقتی این احساسات شدید، متقابل شوند، افراد احساس شادی و رضایت می کنند. متخصصان بر این باورند که عشق پرشور گذرا است و معمولا بین ۶ تا ۳۰ ماه طول می کشد.

همچنین پیشنهاد می کنند که عشق پرشور زمانی به وجود می آید که انتظارات فرهنگی عاشق شدن را تشویق می کند. زمانیکه فرد با ایده های از پیش تعیین شده اش درمورد عشق ایده آل با آن مواجه می شود و یا زمانیکه فرد برانگیختگی فیزیولوژیکی شدیدی را در حضور شخص دیگری تجربه می کند.

پس از آن عشق پرشور به عشق دلسوزانه و مشفقانه منجر می شود که بسیار پایدارتر است. در حالیکه بیشتر مردم خواهان روابطی هستند که امنیت و ثبات دلسوزانه را با عشق پرشور وترکیب کنند، روانشناسان بر این باورند که این امری نادر است.

عشق در مقابل شهوت ( نشانه های عاشقی ) :

به خصوص در مراحل اولیه یک رابطه، تشخیص تفاوت بین عشق و شهوت ممکن است دشوار باشد. هر دو با جذابیت فیزیکی و هجوم مست کننده مواد شیمیایی که باعث احساس خوب می شوند و همچنین تمایل بالا برای نزدیک شدن به طرف مقابل همراه هستند، اما تنها یکی از آن ها ماندگار است: عشق.

یکی از نشانه های عاشقی این است که عشق بین دو نفر پرورش می یابد و به مرور زمان از طریق شناختن یکدیگر و تجربه فراز و نشیب های زندگی رشد می کند. که این روند شامل تعهد، اعتماد متقابل و پذیرش یکدیگر می شود.

از سوی دیگر، شهوت با احساسات جنسی مرتبط است که در ابتدا افراد را به سمت یکدیگر می کشاند. شهوت که با هورمون های جنسی و شیفتگی ایده آلی مشخص می شود، توانایی های ما را برای دیدن یک شخص همان طور که واقعا می باشد، محو و کمرنگ می کند. 

برخی ممکن است بگویند که سناریو رابطه صمیمانه ایده آل شامل ترکیبی متعادل از عشق و شهوت است. به هر حال، میل جنسی داشتن به شریک زندگی معمولا از مهم ترین مولفه های یک رابطه بلند مدت است، و اما برافروختن همیشگی جرقه آن تمرینی است برای زوج هایی که ارزش متعهد بودن به یکدیگر را می دانند.

عشق و سلامت روان:

گرچه تقریبا هیچ کس نمی تواند درمورد یک تعریف واحد از عشق توافق کند، اما اکثر مردم موافقند که آن نقش مهمی در رفاه و آرامش جسمی و روانی دارد. مطالعات متعدد فواید عشق‌ورزیدن را نشان داده اند. نقش این موضوع در سلامت روان بسیار حائز اهمیت است. برخی از این فواید عبارتند از:

  • این واقعیت وجود دارد که نوزادانی که به آن ها عشق و محبت به شکل در آغوش گرفتن و نوازش مکرر نشان داده نمی شود، ممکن است از نظر مراحل رشدی دچار تاخیر یا بیماری شوند.
  • احساس دوست داشته نشدن به شدت با احساس عزت نفس پایین و افسردگی مرتبط است.
  • افرادی که هم احساس می کنند که دیگران آن ها را دوست دارند و هم دوست داشتن دیگران را بروز می دهند، انسان های شاداب تری هستند.
  • عشق می تواند در سلامت طولانی مدت افراد نقش قابل ذکری داشته باشد و احساس ارتباط عاطفی ممکن است به افزایش قدرت سیستم ایمنی کمک کند.

روشن نگه داشتن آتش عشق:

برخی از ما ممکن است خود را متعهد به این تصور خارق العاده کرده باشیم که عشق رومانتیک اتفاقی مانند جرقه ای خود به خودی است و قبل رشد و پرورش نیست، اما نیدل می گوید وقت آن رسیده که این افسانه را کنار بگذاریم.

نیدل می گوید:

<< این افسانه را کنار بگذارید که این عشق باید خود به خود اتفاق بیفتد. گمان نکنید که چون در هر دقیقه مثل زمانی که رابطه تان را شروع کردید، درگیر یکدیگر نیستید حتما مشکلی در رابطه تان وجود دارد.>>

<< در حقیقت شما باید زمان و انرژی صرف کنید و همچنین تلاشی آگاهانه انجام دهید تا اشتیاق و شور عشق را در رابطه تان حفظ کنید.>>

علاوه بر این نیدل می گوید:

<< ارتباطات روزانه با شریک زندگیتان برای ادامه ارتباط و حفظ اشتیاق و عشق در رابطه بسیار مهم است. همین طور به خود یادآوری کنید که چرا عاشق این شخص شدید.>

پیش بینی پذیری می تواند تمایلات را کاهش دهد؛ بنابراین زوج ها باید تلاش کنند تا حس ماجراجویی و شگفتی را در روابط خود زنده نگه دارند.

نیدل توصیه می کند:

<< هرچند وقت یکبار الگوی قابل پیش بینی در رابطه تان را بشکنید.>>

افراد می توانند با کارهای کوچکی که هرروز انجام می دهند به شریک زندگی خود بفهمانند که چقدر آن ها را دوست دارند.

کلام پایانی

همانطور که سعی کردیم در این مقاله ذکر کنیم، عشق یک الگوی مشخصی ندارد. عشق کلمه ای است که ما برای ساده کردن بیان احساساتمان در مواقع احساسات شگفت انگیز، پیچیده و آشفته در روابط بین انسانی مان  استفاده می کنیم. می توان گفت این کلمه متاثر از مولفه های بیولوژی و فرهنگی است و تجربه هر فردی از آن با شخص دیگر می تواند متفاوت باشد.

 همانطور که گفته شد عشق انواع متفاوتی دارد و می توان انواع مختلفی از آن را تجربه کرد. همچنین سعی شد در این مقاله به اهمیت عشق بر سلامت روان و ذهن نیز اشاره کنیم.

شما می توانید با استفاده از دکمه های زیر ابن مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و سوالات خود را در قسمت نظر ها از ما بپرسید.

2 دیدگاه در “عشق چیست ؟تفاوت دوست داشتن و عشق در چیست؟

  1. احسان گفت:

    رابطه عاطفیم با رابطه جنسی شروع شد واقعا نکته درستی بود که توانایی دیدن واقعی یک فرد و از ادم میگیره بنظرم تا ادم به شناخت درستی نرسه رابطه جنسی اشتباهه

    1. synapsepsy گفت:

      دقیق امشکلی که خیلی از رابطه ها دارند همین نکته هست که طرفین قبل از شناخت کامل از هم وارد رابطه جنسی میشن که همین امر باعث تقویت احساس فرد و عدم شناخت کافی میشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *